نظرتان را راجع به طب اسلامی بفرمائید ؟

پرسش
لطف می‌کنید نظرتان را راجع به متن زیر بفرمایید.
«حجت‌الاسلام دكتر طباطبايی، رئيس پژوهشگاه موسسه‌ی دارالحديث:
من با عنوان طب اسلامی مخالف هستم. يعنی بنده نمی‌پذيرم كه هدف دين و شريعت در درانداختن نظامی به عنوان نظام پزشكی باشد.
اصلا اين دو حوزه (دين و نظام پزشكی) از هم جدا هستند. بنابراين عنوان طب اسلامی يك عنوان غلطی است و ويژگی‌هايی كه مرتبط با يك نظام پزشكی است در مجموعه‌ی روايات شيعی نمی‌بينم.
يك رويكرد ديگر هم نگاه حداكثری به دين است. اين گروه‌ها همه چيز را دينی می‌بينند. معمولا كسانی كه بحث طب اسلامی را معرفی می‌كنند از دسته‌ی دوم هستند كه دين اسلام را يك دين حداكثری و فراگير معرفی می‌كنند.
اگر هدف دين اين باشد كه نظام سلامت و پزشكی هم طراحی كند، پس بايد در مورد تشخيص بيماری‌ها، علل امراض و… دستورالعمل كامل داشته‌باشد كه بيماری را چگونه می‌توان شناخت و درمان كرد (و حال اين كه در مرويات ما چنين چيزی نیست.)
مثلا كتاب كافی به عنوان مهم‌ترين كتاب حديثی شيعه می‌تواند منبع مهمی برای احاديث طبی باشد. جناب كلينی در مدرسه حديثی قم، كتاب كافی را نوشته است و البته می‌دانيد كه مدرسه حديثی قم از سخت‌گيرترين مدارس حديثی نسبت به اعتبار سنجی روايات بوده است. جناب كلينی هم از اوثق محدثين بوده‌اند. خوب كتابی با اين خصوصيات خيلی تفاوت دارد با كتابی مثل كتاب ابن بسطام نيشابوری كه اصلا در مجامع حديثی ما شناخته شده نيست و هيچ جايگاهی ندارد.
ما در موسسه‌ی دارالحديث يك مجموعه‌ای گردآوری كرديم كه روايات صحيح و غير صحيح را جمع آوری كرديم. حدودا 6هزار روايت غير تكراری در حوزه‌ی طب داريم. از اين 6هزار روايت طبی حدود 15درصدش سند دارد. نزديك به 85درصد روايات باب طب اساسا سند ندارد. خب از اين تعداد كمتر از هزار روايت، حدود 5درصد، سند صحيح دارند. يعنی از كل روايات پزشكی كمتر از 5درصد آن سند معتبر دارد و معمولا اين احاديث هم در كتاب كافی است. اين 5درصد هم عموما در مورد خواص خوراكی‌ها هستند يعنی نه در تشخيص بيماری فايده‌ای دارد و نه در درمان فايده‌ای دارد.
در مورد گستره‌ی روايات پزشكی، ما روايات متنوع در مورد درمان امراض بسيار كم داريم و اتفاقا در مجموع روايات، اندك‌ترين روايات در مورد درمان است و بيشتر روايات در باب خواص خواركی‌ها و يا دستورات عمومی سلامتی و پيش‌گيری از درمان است.
يعنی در روايات ما از 6هزار روايتی كه موجود است اگر بخواهيم روايات معتبری كه مربوط به بحث درمان امراض است را جدا كنيم كمتر از يك درصد است يعنی كمتر از 60روايت در حوزه‌ی درمان داريم. حالا مشاهده می‌كنيد كه چرا بنده می‌گويم ما طب اسلامی نداريم؟!
الان در مجموعه‌هایی كه به عنوان طب اسلامی و روايات طبی مطرح می‌شود، يك روايت را می‌گيرند و چقدر درباره‌ی آن تعريف و تمجيد و توضيح می‌دهند بدون اين كه آن را اعتبار سنجی كرده باشند و يا مدلول آن را درست فهميده باشند.»

پاسخ
بیان جناب دکتر نسبت به وضع موجود به صحت نزدیک است اما به لحاظ محتوای دین که عین طبابت است بسیار دور از واقعیت؛ قرآن پوسته‌اش شفاست و همه‌ی دستوراتش دارو؛ این که تدوین و بیان نشده حرف حقیست.
#طب_اسلامی #پزشکی